سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینْ مردانگی، نگهداشتِ دوستی است . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 8:44 عصر

دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟

پسر: آره عزیز دلم .
دختر: منتظرم میمونی؟
پسر رویش را به سمت پنجره اتاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و در همین حال میگوید : منتظرت میمونم عشقم .
 
دختر: خیلی دوستت دارم .
پسر: عاشقتم عزیزم .
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد .

پرستار: آروم باش عزیزم تو باید استراحت کنی .

دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت؟!
پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟

دختربی درنگ یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد ، گفت: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود؟ و بی امان گریه میکرد .

پرستار: شوخی کردم بابا   !
رفته دستشویی الان میاد  !!!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ